ارتباط بازی های روانی و سبک های دلبستگی : 10 ها ریشه رفتاری و عاطفی
آنچه در این مقاله میخوانیم
Toggleارتباط بازی های روانی و سبک های دلبستگی
بازیهای روانی، همانند شطرنجی پیچیده، الگوهای رفتاری و عاطفی ما را در روابط شکل میدهند. این بازیها، که اغلب ناخودآگاهانه انجام میشوند، ریشه در سبکهای دلبستگی ما دارند که در کودکی و بر اساس تعاملاتمان با مراقبان اولیه شکل میگیرند.
در این مقاله، به بررسی ارتباط بازی های روانی و سبک های دلبستگی پرداخته و تأثیر آنها بر روابط بینفردی را مورد تحلیل قرار میدهیم.
درباره نظریه دلبستگی در ویکیپدیا
نظریه دلبستگی یا نظریه پیوستگی (به انگلیسی: Attachment theory) نظریهای در روانشناسی است که روابط بین انسانها را تحلیل میکند. مهمترین اصل آن است که کودکان برای توسعه اجتماعی و عاطفی عادی، احتیاج به رابطه با حداقل یک مراقب اصلی که در تعاملات اجتماعی با آنها حساس و پاسخگو هستند را دارند (اشخاص پیوستگی). این نظریه توسط روانپزشک و روانکاو جان بالبی فرموله شده است.
سبک های دلبستگی : بنیان روابط
سبک های دلبستگی، که توسط جان بولبی و مری آینزورث معرفی شدند، الگوهای رفتاری و عاطفی هستند که افراد در روابط نزدیک، به ویژه روابط عاشقانه، از خود نشان میدهند. این سبکها به سه دسته اصلی تقسیم میشوند:
- دلبستگی ایمن: افرادی با سبک دلبستگی ایمن، اعتماد به نفس بالایی دارند و به راحتی به دیگران نزدیک میشوند. آنها در روابط خود احساس امنیت و رضایت میکنند.
- دلبستگی اجتنابی: افراد با سبک دلبستگی اجتنابی، از وابستگی میترسند و به استقلال بیش از حد اهمیت میدهند. آنها معمولاً از صمیمیت اجتناب میکنند و در ابراز احساسات خود مشکل دارند.
- دلبستگی اضطرابی-دوسوگرا: افرادی با سبک دلبستگی اضطرابی-دوسوگرا، نگرانی شدیدی نسبت به رها شدن دارند و به دنبال تأیید مداوم از طرف دیگران هستند. آنها در روابط خود ناپایدار و پر از نوسان هستند.
مینی دوره ژست
در مینی دوره ژست چه آموزش داده می شود؟ مینی دروه ژست بخشی از دوره اینفلوئنسر هست که به صورت…
دوره رفتارشناسی DISC
درک و استفاده از رفتارشناسی DISC برای موفقیت شخصی و حرفه ای درک رفتار انسان یک تلاش پیچیده است، اما…
جذب کراش مجازی
دوره جذب کراش مجازی به جرات میتونم بگم بهترین دوره ای که در این زمینه میتونم ببینید و خیلی زیاد…
بازی های روانی : ابزاری برای محافظت از خود
بازی های روانی، رفتاری است که افراد برای محافظت از خود و کنترل روابط خود به کار میبرند. این بازیها اغلب ناخودآگاه انجام میشوند و میتوانند به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بر روابط تأثیر بگذارند. برخی از رایجترین بازیهای روانی عبارتند از:
- بازی قربانی: فرد خود را به عنوان قربانی نشان میدهد تا از مسئولیتپذیری اجتناب کند و توجه دیگران را جلب کند.
- بازی نجاتدهنده: فرد سعی میکند دیگران را نجات دهد تا احساس مهم بودن و مفید بودن داشته باشد.
- بازی تعقیبکننده-گریزنده: در این بازی، یک نفر به دنبال صمیمیت است و دیگری از آن فرار میکند.
- بازی بیتفاوتی: فرد احساسات خود را پنهان میکند و بیتفاوت به نظر میرسد تا از آسیب دیدن جلوگیری کند.
ارتباط بازی های روانی و سبک های دلبستگی
سبک دلبستگی فرد، به طور قابل توجهی بر انتخاب بازیهای روانی او تأثیر میگذارد. به عنوان مثال:
- افراد با سبک دلبستگی اجتنابی: اغلب از بازی بیتفاوتی استفاده میکنند تا از صمیمیت اجتناب کنند.
- افراد با سبک دلبستگی اضطرابی-دوسوگرا: ممکن است در بازی تعقیبکننده گیر بیفتند و به دنبال تأیید مداوم باشند.
- افراد با سبک دلبستگی ایمن: کمتر به بازیهای روانی متوسل میشوند و در روابط خود صریحتر و صادقتر هستند.
تأثیر بازی های روانی بر روابط
بازی های روانی میتوانند به روابط آسیب جدی وارد کنند. این بازیها باعث ایجاد سوءتفاهم، ناراحتی و حتی پایان رابطه شوند. همچنین، این بازیها میتوانند مانع از رشد و تعمیق روابط شوند.
چگونه بازی های روانی را شناسایی و مدیریت کنیم؟
- خودآگاهی: اولین قدم برای تغییر، آگاهی از بازیهای روانی خود و دیگران است.
- ارتباط صادقانه: سعی کنید به جای بازی کردن، احساسات خود را به طور صادقانه بیان کنید.
- تغییر الگوهای رفتاری: با کمک یک درمانگر، میتوانید الگوهای رفتاری خود را تغییر داده و روابط سالمتری برقرار کنید.
لطفا توجه داشته باشید که این مقاله صرفاً برای اطلاعرسانی است و جایگزین مشاوره تخصصی نیست.
تأثیر بازی های روانی بر روابط عاشقانه
بازیهای روانی میتوانند به طور خاص بر روابط عاشقانه تأثیر منفی بگذارند. این بازیها میتوانند باعث ایجاد الگوهای ارتباطی ناسالم، بیاعتمادی، سوءتفاهم و در نهایت، پایان رابطه شوند. برخی از رایجترین بازیهایی که در روابط عاشقانه دیده میشوند عبارتند از:
- بازی مثلث عشقی: یکی از طرفین سعی میکند با وارد کردن فرد سومی به رابطه، توجه طرف مقابل را جلب کند یا او را تحت فشار قرار دهد.
- بازی سرد و گرم: فرد به طور متناوب بین رفتارهای صمیمی و سرد تغییر میکند تا طرف مقابل را گیج و وابسته به خود کند.
- بازی قربانی و نجاتدهنده: یکی از طرفین به عنوان قربانی عمل میکند و دیگری سعی میکند او را نجات دهد. این الگو میتواند به یک چرخه بینهایت منجر شود.
بازی های روانی در محیط کار
بازیهای روانی نه تنها در روابط شخصی، بلکه در محیط کار نیز دیده میشوند. این بازیها میتوانند بر بهرهوری، روابط بین همکاران و جو کلی سازمان تأثیر بگذارند. برخی از نمونههای رایج عبارتند از:
- بازی رقابت: همکاران به جای همکاری، به دنبال برتری بر یکدیگر هستند.
- بازی سیاستبازی: افراد از نفوذ و قدرت خود برای دستیابی به اهداف شخصی استفاده میکنند.
- بازی قربانی: فردی خود را به عنوان قربانی نشان میدهد تا از مسئولیتپذیری شانه خالی کند.
درمان بازی های روانی
درمان بازیهای روانی معمولاً با کمک یک درمانگر متخصص انجام میشود. درمانگر به شما کمک میکند تا:
- بازیهای روانی خود را شناسایی کنید: با افزایش خودآگاهی، میتوانید الگوهای رفتاری مخرب خود را تشخیص دهید.
- ریشههای بازیهای روانی را درک کنید: درمانگر به شما کمک میکند تا ریشههای این بازیها را در تجربیات کودکی و روابط قبلی خود پیدا کنید.
- الگوهای رفتاری جدیدی را یاد بگیرید: با یادگیری مهارتهای جدید، میتوانید روابط سالمتری برقرار کنید.
ارتباط بین سبک های دلبستگی و شخصیت
سبک دلبستگی فرد میتواند بر شخصیت او نیز تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، افرادی با سبک دلبستگی اجتنابی ممکن است شخصیت محتاط و مستقلتری داشته باشند، در حالی که افرادی با سبک دلبستگی اضطرابی-دوسوگرا ممکن است بیشتر به دنبال تأیید دیگران باشند.
نقش خانواده در شکل گیری سبک های دلبستگی
تعاملات اولیه کودک با والدین و مراقبان اصلی نقش بسیار مهمی در شکلگیری سبک دلبستگی او دارد. اگر کودک در محیطی امن و حمایتگر بزرگ شود، احتمالاً سبک دلبستگی ایمن را توسعه میدهد. در مقابل، اگر کودک در محیطی پر از تنش و بیثباتی بزرگ شود، ممکن است سبک دلبستگی اجتنابی یا اضطرابی-دوسوگرا را توسعه دهد.
جمعبندی
بازی های روانی و سبک های دلبستگی دو عامل مهم در شکلگیری روابط بینفردی هستند. با درک ارتباط بین این دو، میتوانیم به روابط خود آگاهی بیشتری پیدا کرده و آنها را بهبود بخشیم. با شناسایی بازیهای روانی خود و دیگران و یادگیری مهارتهای ارتباطی موثر، میتوانیم روابط سالمتر و پایدارتری برقرار کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید